تو شهر.سایو
-ای ننه فضولباشی
مرلیا-نمنه؟
-چخ منه
اینهیه-اینجا ترکیه نیستااا
هما و نوریما-همینو بگو
رامونا و ترسا-هووم
رویا-هیی ببین با کیا اومدیم سیزده بدر
نوریما
-چ.چییییی؟
زدم تو پهلو مرلی
مرلیا-اخ تهالم
-تهال اونجا نیست دکتر ، مرلی ،، بازم..
مرلیا-نه دوباره نه
مرلیا
ازلباس اینهیه کشیدم
اینهیه-چی میگی؟
اشاره کردم به اون پسرا و دخترای رویال
رویا-نههه
کامیو-عق
تزوکا-...
کینتارو-اه اه حرفشم نزن
هما-کوفت
رامونا-هییس بفهمن دوباره جنگ و دعوا میشه
ترسا-خب بشه یکم کرم بریزم
سایو-اوهوم
ترسا-مرلیا..
-البتهههه از جادو یه میز درست کردم و لب تاب و هدفون
-1..2..3 اهنگ pretty girl رو گذاشتم
ترسا-عاالیه
رایا
-هااپس بازم این دختره مرلیا
مریکا-ای بابا اینا کی دست از کاراشون بر میدارن
اسونا-خدا میدونه
کورانوسوکه
-چی؟
ریوما-مثل اینکه نیاز دارن ادب بشن
شوسوکه-هه
فیلیپ-من اعصاب ندارما
زایزن-شما که هیچی نداری
فیلیپ-شما سایلنت شو
-دعوا نکنید عه
ریوما-من یکی که اماده ام با جادوی نقره ایش ویالون در اورد
-منم هستم با جادوش میکروفونش ر در اورد
شوسوکه و فیلیپ-ماهم هستیم اینا هم ویالون 3 هاشونو پدید کردن
زایزن -هووف منم هستم گیتارشو در اورد
رایا-کمک نمیخواید ؟ با جادوی ابیش پیانوشو درست کرد
مریکا و اسونا-هستیم مریکا هم فلوت و اسونا هم ویالونشو
ترسا
-عمرا کم بیاریم گیتارشو برداشت
رویا-اصلا میکروفونشو برداشت
و بقیه بچه ها هم ساز هاشونو درست کردن
رامونا-بازم یه جنگ دیگه
هما-موافقم مرلی؟
مرلیا-اوکی انگشتشو گذاشت رو اون دکمه رو صداشو برد بالا
خلاصه اینقدر طولانی شد که همه از پا افتادن
مرلیا
-من..من دیگه...
اینهیه-اه
کورانوسوکه-آی..
فیلیپ-خسته کننده ..
ریوما-کاروپین...
شوسوکه-....
کامیو-ای خدا..
برای قسمت بعد 45 تا